اى برادر بر تو حِکمت جاریه است
( 3576)من چو مرغ اَوجَم، اندیشه مگس |
|
کی بود بر من مگس را دسترس |
( 3577)قاصدا زیر آیم از اوج بلند |
|
تا شکسته پایگان بر من تنند |
( 3578)چون ملالم گیرد از سفلی صفات |
|
بر پرم همچون طیور الصافات |
( 3579)پر من رست است هم از ذات خویش |
|
بر نچفسانم دو پر من با سریش |
( 3580)جعفر طیار را پر جاریه است |
|
جعفر طرار را پر عاریه است |
قاصدا زیر آمدن: کنایه از آمیختن با مردم چنان که سعدى در باره رسول اکرم (ص) گفته است: «گاه با جبرائیل و میکائیل نپرداختى و گاه با حفصه و زینب ساختى.» همنشینى اولیا با مردم عادى براى آن است که آنان را تربیت کنند و از خوى زشتشان برهانند.
شکسته پایگان: یعنی شکسته پایان که برای طی کردن راه به یاری دیگران نیاز دارند.
بر من تنند: یعنی خود را به من نزدیک کنند.
سفلى صفات: صفات و ظواهر زندگی. کنایه از مردم دنیا.
طُیُورُ الصّافات: پرندگان صف کشیده. برگرفته است از آیه «أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى اَلطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اَلرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ: آیا نمىنگرند پرندگانى را که بر فرازشان پر گشوده و فراهم آوردهاند جز رحمن کسى آنان را نگاه نتواند داشت همانا او به هر چیز بیناست.»[1]
پر من: یعنی قدرت معنوی من برای دورشدن از زندگی مادی و اندیشههای اهل دنیا.
جعفر طیّار: جعفر بن ابى طالب بن عبد المطلب، برادر على (ع)، و پسر عموى رسول اکرم (ص). تاریخ ولادت او معلوم نیست، از سابقان در اسلام است. از مهاجران هجرت دوم به حبشه بود. سال هفتم هجرت از آن جا باز گشت. در جنگ مُؤته که به سال هشتم هجرت در گرفت شهید شد. دو دست او را بریدند. رسول (ص) فرمود خدا بدو دو بال عطا کرد تا در بهشت پرواز کند. بدین رو به «جعفر طیّار» ملقب گشت. مزار او در کَرَک (یکى از ایالتهاى اردن) است.
جاریه: این واژه در جاى دیگر نیز مقابل «عاریه» آمده است:
اى برادر بر تو حِکمت جاریه است آن ز ابدال است و بر تو عاریه است
3255/ د / 1
«جاریه» به معنى متصل و پیوسته است. منظور این است که: (پر جعفر ذاتى او و پیوسته اوست).
جعفر طرّار: ظاهراً اسمى بىمسماى خاص است، نظیر: خواجه ابو العلا، بو الحسن. و تنها براى رعایت قافیه آمده است. یعنی هر حُقّهباز مدعی.
( 3576) من چون مرغ بلند پرواز و اندیشه چون مگس است کى ممکن است مگس بر من دسترسى داشته باشد. ( 3577) من عمداً از اوج خود بزیر مىآیم تا پا شکستگان بتوانند با من تماس پیدا کنند. ( 3578) وقتى از عالم سفلى و جهان پست ملول مىشوم چون مرغانى که در فضا با پرهاى گشوده بدون پر زدن پرواز مىکنند بعالم بالا پرواز مىکنم. ( 3579) پرهاى من از ذات خودم روئیده و من بخود پر عاریه نبستهام. ( 3580) آرى پر جعفر طیار عاریه نیست.
باز مرید آگاه میگوید: اندیشهها و خیالات دنیا بر من تسلط ندارد و من خود را پایین میآورم تا بهرهای به خلق برسانم. در اینجا مرد آگاه یا مرد کامل میگوید: من یک بال اصیل دارم که مرا مانند جعفر طیار به بهشت الهی میبرد؛ اما ادعاهای دیگران بال عاریتی است.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |